شبکه‌های اجتماعی به عکاسی آسیب می‌زنند

در ایالات‌ متحده و اغلب کشورهای توسعه‌یافته، مردم خواسته یا ناخواسته علاقه‌ی شدیدی به فناوری دارند؛ این در حالی است که درک کمی از پیامدهای آن دارند. افراد از سیریمی‌خواهند آهنگ مورد علاقه‌شان را اجرا کند ولی از پیامدهای حریم شخصی این دستگاه آگاه نیستند.

مردم عاشق تلفن‌های هوشمند هستند و تمایل آن‌ها نسبت به رفتارهای مخربی مثل ارسال پیام متنی در طول رانندگی بالا است. با افزایش جذابیت شبکه‌های اجتماعی مردم بیشتر جذب فرهنگ لایک و کامنت شده‌اند. در نمایشگاه Photo Plus امسال، افرادی مثل آدریانا لتورنی (مدیر اجرایی و مؤسس Visura)، داستی وودل عکاس،رینا سانتوس عکاس و گرگ اسکوبلت مدیر PDN به بحث در مورد نقش و ارزش شبکه‌های اجتماعی در عکاسی پرداختند و به نتایج جالبی رسیدند.

آیا شبکه‌های اجتماعی به عکاسی آسیب می‌زنند؟ تنها یک پاسخ بله یا خیر به این سؤال کافی نیست؛ زیرا پاسخ به زمینه‌ی این شبکه‌ها وابسته است. بهتر است در پاسخ به این سؤال عکاسی و زندگی به‌صورت کلی در نظر گرفته شوند.

انسان‌ها محصول هستند

جامعه‌شناسی به نام کاترین کراس در مورد واقعیت آشفته‌ی شبکه‌های اجتماعی می‌گوید:

شما محصولی هستید که توسط فیسبوک یا توییتر به فروش می‌رسید. این محصول نه تنها روش استفاده از شبکه‌های اجتماعی بلکه ارتباط و تعامل با یکدیگر را هم دربر می‌گیرد. نتیجه، محیطی است که افراد در آن سعی می‌کنند افراد دیگر را به محتوا تبدیل کنند. ارز شبکه‌های اجتماعی توجه است. دریافت لایک و فالوور پروفایل اشخاص را ارتقا می‌دهد.

 

تأثیر شبکه های اجتماعی بر عکاسی

اما چگونه می‌توانید پروفایل خود را در شبکه‌های اجتماعی ارتقا دهید؟ برای این کار نیاز به تولید محتوا دارید؛ و شبکه‌های اجتماعی باعث می‌شوند مردم بیشتر بر اساس محتوا قضاوت کنند تا بر اساس رضایت طرف متقابل. صرف‌نظر از اصول اخلاقی، محتوا تنها مقیاس قابل اندازه‌گیری در اقتصاد توجه است.

به بیان دیگر، ارتباط افراد با یکدیگر، حاصل سیستمی است که به جمع‌آوری محتوای کاربری می‌پردازد و یک محرک یا انگیزه (لایک و کامنت) را برای اعتیاد آن‌ها فراهم می‌کند. این اعتیاد باعث می‌شود افراد معمولا برخلاف اصول اخلاقی رفتار کنند. این واقعیت، نقطه‌ی شروع و پایان هرگونه بحث در مورد ارزش در شبکه‌های اجتماعی است.

نمایش

شبکه‌های اجتماعی خط مستقیم ارتباطی با مخاطب هستند (اهمیت دروازه‌بان‌های سنتی را کاهش می‌دهند). در دوره‌ی صنعت چاپ، دروازه‌بان‌ها گروه کوچکی از انتشارات را تشکیل می‌دادند (که معمولا با عکاس‌های سفید، ویراستارها و ناشرها همراه بودند) و همین مسئله باعث یکنواخت شدن مخاطب می‌شد.

نشر دیجیتال، هزینه‌ی نشر را تا صفر کاهش داد. متأسفانه توزیع در این نوع رسانه برابر نیست. هر کسی با یک صفحه‌ی فیسبوک و الگوریتم‌ها و امکانات Pay to Play می‌تواند بازدید و تعداد مخاطب خود را افزایش دهد.

صداهایی که معمولا نادیده گرفته می‌شوند و به حاشیه رانده می‌شوند، می‌توانند در کسری از ثانیه از طریق اینترنت مخاطب جذب کنند. شبکه‌های اجتماعی قابلیت توزیع سراسری و گسترده را فراهم می‌کنند. پروژه‌هایی مثل انواع روزمرگی‌ها با عنوان @everyday + نام یک شهر یا محل خاص، به کلیشه‌های جذاب فضای مجازی تبدیل شدند.

مراد عثمان

عکس از: مراد عثمان

توانایی جمع‌آوری مستقیم مخاطب منجر به ظهور قشری به نام اینفلوئنسر شده است. بر اساس بررسی‌های مرتبط با ظهور و افول بازاریابی اینفلوئنسر، واضح است که در غیر این شرایط عکاس‌هایی مثل کریس بورکارد، براندون ووفلو مراد عثمان نمی‌توانستند به این تعداد دنبال‌کننده یا فالوور برسند، اما با فناوری جدید می‌توانند به روش‌های غیرسنتی به حیات عکاسی خود ادامه دهند.

با قابلیت نمایش و ارائه در شبکه‌های اجتماعی می‌توانید خیلی فوری دنبال‌کنندگان خود را از یک اثر یا نمایشگاه جدید آگاه کنید، بازخورد دیگران را به‌صورت آنلاین دریافت کنید و از نفوذ اجتماعی به‌عنوان روشی برای جذب دیگران استفاده کنید. این ابزار، قدرتمند و متناسب هستند و نیازی به جبهه‌گیری درمقابل آن‌ها نیست؛ زیرا همه با دنیای پیش از شبکه‌های اجتماعی آنلاین آشنا هستند: دنیای کارت‌پستال‌ها، فکس و آگهی‌های کاغذی.

دروازه‌بان‌ها

دنیای هنر یک نمونه‌ی بی‌نقص و پرفراز و نشیب است و گالری‌ها به‌عنوان دروازه‌بانان آن شناخته می‌شوند و صلاحیت شناخت هنر و زدن مهر تأیید بر آن را دارند. این پدیده تا اندازه‌ای متناقض است. از یک سو دنیای هنر بهکیوریتورها (نمایشگاه گردان) وابسته است که به هنرمندان کمک می‌کنند از فیلترهای متعدد بگذرند (برای مثال پیشنهاد دنبال کردن ۵۱ عکاس اینستاگرامی تایم).

در این دنیای جدید باید از کارشناسان خبره برای این کار کمک گرفت؛ اما بسیاری از سایت‌های مشابه Buzzfeed از اطلاعات مشابهی برای ساخت فهرست خود استفاده می‌کنند و نتیجه، یک تشابه و همانندی یکنواخت بین آثار است؛ برای مثال عکاسی موج‌سواری تنها ژانر عکاس در هاوایی نیست.

از طرفی، هزینه‌ی نشر دیجیتالی تقریبا صفر است؛ بنابراین خوب یا بد، همه می‌توانند تریبون داشته باشند. به‌گفته‌یبکت آدامز، نویسنده‌ی واشنگتن اگزمینر:

شبکه‌های اجتماعی بیش از پیش و با سرعت بالایی به تمام افراد، قدرت توزیع و اشتراک‌گذاری افکار را داده‌اند.

با وجود اینکه همه‌چیز در دسترس است اما به یک روش مشخص برای دسترسی به این حجم اطلاعات نیاز خواهید داشت. در وب، سئو، مبنای دستیابی به اطلاعات است. پلتفرم‌های شبکه‌ی اجتماعی از یوتیوب، فیسبوک تااینستاگرام تمایل به ساده‌سازی دارند. الگوریتم‌ها به دستیابی به اطلاعات بیشتر کمک می‌کنند (الگوریتم‌هایی مثل ژئوتگ‌ها، هشتگ‌ها و موارد دیگر). در شبکه‌های اجتماعی آنچه دوست دارید، بر آنچه می‌بینید تأثیر می‌گذارد و در نتیجه حباب‌های واقعیت شکل می‌گیرند.

جامعه

شبکه‌های اجتماعی به افراد مختلف با علایق مشترک در سراسر جهان اجازه می‌دهند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند. این توانایی ساخت جامعه برای عکاسان مختلف هم صدق می‌کند. عکاس‌ها از دیدگاه بازاریابی باید این سؤال را در مورد مشارکت در شبکه‌های اجتماعی از خود بپرسند: چه کسی مخاطب آن‌ها است؟ مخاطب چه می‌خواهد؟ اگر جذب مخاطب‌های شبکه‌ی اجتماعی منجر به درآمد بیشتر نشود، آن وقت ساعت‌ها صرف زمان برای جذب فالوور چه سودی دارد؟

شبکه‌های اجتماعی، هزینه‌ی تبلیغات را به شکل چشم‌گیری کاهش داده‌اند

اما برای عکاس‌هایی که کتاب و تصاویر چاپی خود را می‌فروشند و ورکشاپ برگزار می‌کنند، شبکه‌های اجتماعی به معنی دسترسی به بازاریابی کم‌هزینه است. جامعه فراتر از بازاریابی توسعه پیدا می‌کند و می‌تواند به روش‌های غیرمالی هم از یک عکاس حمایت کند. این نوع جامعه معمولا انعطاف‌پذیر است و مدت طولانی همراه شماست.

شما به‌عنوان عضوی از یک جامعه در یک رابطه‌ی مشتری، ارائه‌دهنده‌ی سرویس شرکت می‌کنید. تنها جوامع عکاسی در مورد قیمت‌گذاری، نقض کپی‌رایت و دیگر مسائل کسب‌وکار از اعضای خود کمک می‌گیرند. حتی تعداد زیادی از عکاس‌ها از طریق شبکه‌های اجتماعی برای مشکلات بی‌ربط به عکاسی به دنبال کمک‌های مالی هستند (برای مثال مشکلات سلامتی، بلایایی طبیعی، مشکلات شخصی و موارد دیگر). 

تبدیل عکاسی به یک سلاح

با عدم اعتماد فزاینده‌ی افکار عمومی به رسانه‌ها و تأثیر عکاسی بر مسائل سیاسی و ...، جو حاکم بر عکاسی روزبه‌روز بدتر می‌شود. برای مثال در ازای هر عکسی از یک سگ بامزه، تصاویری خشونت‌بار و ترسناک هم وجود دارد. شبکه‌های اجتماعی پیام‌ دوستی و تنفر را همزمان تقویت می‌کنند و دروازه‌بان‌ها (فیسبوک، توییتر و ...) بر مسئولیت خود برای حل این مشکلات تأکید می‌کنند.

شبکه اجتماعی به عنوان سلاح

فراوانی عکس‌ها

شبکه‌های اجتماعی مسئولیت عکس‌های بی‌شمار را برعهده ندارد؛ از طرفی مانند دیگر حوزه‌های هنر خلاق، ظهور فناوری دیجیتال هم هزینه‌هایی را برای تولیدکنندگان محتوای آنالوگ به همراه داشته است. شبکه‌های اجتماعی دریکنواختی بصری و از بین رفتن محیط نقش دارند؛ اما به بعضی از عکاسان هم اجازه می‌دهند تا جوامع مورد علاقه‌ی خود را بسازند.

برای مثال عکاسی نجومی قطعا به‌خاطر عکس‌های کهکشان راه شیری در اینستاگرام در طی چند سال گذشته محبوبیت زیادی پیدا کرده است. عکاس با شرکت در عکاسی نجومی از انواع پدیده‌های طبیعی و محیطی مثل آسمان‌های تیره و مراحل گذار ماه آگاه می‌شود. همچنین فروش ابزار و تجهیزات مناسب از جمله لنزهای واید تا سه‌پایه‌ها گسترش پیدا می‌کنند. از طرفی یافتن منابع الهام‌بخش و سازمان‌های خلاق از طریق شبکه‌های اجتماعی هم افزایش پیدا کرده است.

یک شبکه‌ی اجتماعی حرفه‌ای

شبکه‌های اجتماعی گاهی باعث افزایش اضطراب می‌شوند؛ اما کسب دانش و اطلاعات مهم‌تر و سودمندتر از اضطرابی است که القا می‌کنند. بعضی عکاس‌ها علاقه‌مند هستند مخاطب آن‌ها اقلیت محدودی باشد؛ البته هدف صرفا اقلیت‌های اجتماعی اقتصادی یا نژادی نیست، بلکه هر عکاس می‌تواند در زمینه‌ی موردعلاقه‌ی خود موفق ظاهر شود و صرفا در آن زمینه به جذب مخاطب بپردازد.

جامعه‌ی شما همان جامعه‌ای است که برای ساخت آن تلاش می‌کنید. مشارکت شما در شبکه‌ی اجتماعی بازتابی از زندگی واقعی شماست. دستیابی به منابع الهام‌بخش و خلاق و انتقادات سازنده به رونق عکاسی هنری و حرفه‌ای کمک می‌کنند و شبکه‌های اجتماعی را به ابزاری مهم اما ناقص تبدیل می‌کنند.





تاريخ : دو شنبه 5 آذر 1397برچسب:, | | نویسنده : مقدم |